مقاله بررسي علل گسترش فساد اجتماعي

دسته بندي : علوم انسانی » علوم اجتماعی
مقاله بررسي علل گسترش فساد اجتماعي در 25 صفحه ورد قابل ويرايش

فهرست مطالب

عنوان صفحه

1- مقدمه .............................................................................................................. 2

2- بيان مسأله ...................................................................................................... 3

3- شرح پيامدها و عوارض مسأله ...................................................................... 9

4- علل بروز و ظهور مسأله................................................................................. 11

5- ارائه راه‌حلها.................................................................................................... 21

6- نتايج مورد انتظار ........................................................................................... 21

7- منابع ............................................................................................................... 23








پيشگفتار

يرفع الله الذين امنوا متكم والذين اوتوالعلم درجات

شكر و سپاس به درگاه خداوندي كه جهان ما را با نور معرفت و دانش خود روشنايي بخشيد و زنگار جهل و ناداني را از آينه دل‌هاي ما پاك نمود و درود بر خاتم انبيا محمد مصطفي (ص) كه با ارائه شريعت آسماني و مكتب اسلام ناب محمدي غبار تيرگي از انديشه و روان ما برگرفت و درود به روح بلند امام راحل (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي و سلام به مقام معظم رهبري و ارواح پاك شهداي انقلاب اسلامي.

در اين جا بر خود لازم مي‌دانم كه از استاد عزيزم جناب آقاي دكتر منوچهر جفره كه در طول نوشتن اين مقاله مرا صبورانه تحمل كردند و از هيچ گونه كمك و راهنمايي دريغ نورزيدند تشكر و قدرداني نمايم. و اميدوارم كه خداوند بر ايشان طول عمر عطا فرمايند تا بتوانند سالهاي متمادي در عرصه علم و دانش به كشور و مملكت خدمت نمايند.


مقدمه:
جامعه شناسان مي‌گويند هر اجتماعي بر اساس موازين خود داراي حركتي طبيعي است كه پيوند اجتماعي مردم را براي ادامه زندگي حفظ مي كند اگر عملي اتفاق افتد و اين پيوند را برهم زند و مشكلي براي حركت طبيعي جامعه ايجاد كند آن عمل را يك مسأله اجتماعي مي‌گويند. اگر جامعه را به ارگانيسم و سازمان بدني انسان تشبيه كنيم. دراين تشبيه مسائل و مفاسد اجتماعي بيماريهاي آن جامعه به حساب مي‌آيند و همان طور كه بيماريهاي جسمي قابل شناخت و علاجند بيماريهاي اجتماعي نيز قابل تشخيص و درمانند. منتها در درمان بيماريهاي اجتماعي بايد به علل بوجود آورنده آن مسائل يا بيماريها توجه داشت و بر اساس شناخت واقعي علل، راه درمان مناسبي ارائه نمود. ارتباط و وابستگي متقابل امور اجتماعي موجب مي‌شود كه يك مسأله اجتماعي به پيدايش مسايل اجتماعي ديگر كمك كند. مثلاً فقر و ستيز بين افرادي كه در محلات شلوغ و پرجمعيت فقرنشين شهرها زندگي مي كنند. موجب پيدايش و افزايش جرايم ديگر مانند دزدي، تجارت و فحشا مي شود و به همين دليل مي‌گوييم پيدايش يك مسأله اجتماعي، بدون مسائل اجتماعي ديگر وجود ندارد بلكه بدين معني است كه اوضاع و احوال موجود احتمال برخورد با مسائل اجتماعي ديگر را فراهم مي‌آورد و زمينه مساعدي براي پيدايش مسائل اجتماعي ديگر فراهم مي كند. هيچ انساني مجرم و گناهكار آفريده نمي‌شود. شرايط نامتعادل اجتماعي- اقتصادي در جامعه ايجاد فساد مي كند. همچنين در صورتي كه بنيادها و نهادهاي اجتماعي پاسخي براي مسائل افراد جامعه نداشته باشند مفاسد اجتماعي به صورت تصاعدي بالا مي‌رود. چرا كه بنيادهاي اجتماعي مثل اعضاي اصلي بدن هستند كه بايد هر كدام كار خود را انجام دهند و تداخل وظايف باعث فساد همه آنها مي‌شود.
گام اول بيان مسأله

منظور از مسائل اجتماعي چيست؟ مسائل اجتماعي جامعه پديده‌هايي اجتماعي اعم از شرايط ساختاري و يا الگوهاي كنشي هستند كه در مسير تحولات اجتماعي بر سر راه توسعه يعني وضعيت موجود و وضعيت مطلوب مورد توجه مردم و گروه‌هاي اجتماعي قرار مي گيرند و مانع تحقق اهداف و تهديد كننده‌ ارزش‌ها و كمال مطلوب‌هاي آنها مي‌شوند. اين پديده ها معمولا به وسيله انديشمندان اجتماعي به عنوان موانع توسعه (نظير خاص‌گرايي‌هاي فرهنگي و اجتماعي) هزينه‌هاي توسعه (نظير آلودگي محيط زيست) و آثار و تبعات عقب‌ماندگي (نظير بي‌سوادي و خشونت) مورد شناسايي و ارزيابي قرار مي‌گيرند. مسائل اجتماعي به عنوان پديده‌‌هاي نامطلوب اذهان نخبگان و افكار عمومي مردم را به خود مشغول مي‌دارند به طوري كه نوعي وفاق و آمادگي جمعي براي مهار آن‌ها پديد مي‌آيد كه مقامات رسمي كشور را به چاره‌جويي و اقدام عملي در جهت اصلاح و يا رفع و پيشگيري از آن‌ها وامي‌دارد.

مسائل اجتماعي داراي چه ويژگيهايي هستند:

الف) اجتماعي بودن و عمومي بودن مسائل اجتماعي محصول حيات اجتماعي انسانها در قالب واحدهاي اجتماعي مشخص چون گروه، قشر، طبقه, ايل، روستا، شهر، جامعه و نظاير آن هستند. با توجه به اين كه در عالم واقع هيچ جامعه‌اي وجود ندارد كه با مسائل اجتماعي روبه‌رو نباشد. لذا مي‌توان گفت كه مسائل اجتماعي پديدهايي عمومي هستند كه در همه جوامع با كم و كيف متفاوت وجود دارند.

ب) جمعي و غير فردي بودن: مسائل اجتماعي پديده‌هايي جمعي‌اند نه فردي، موانعي هستند كه بر سر راه توسعه واحد اجتماعي مشخصي قرار مي‌گيرند و يا پيامدها و عوارضي هستند كه ارزشها و كمال مطلوب‌هاي اكثريت اعضاي آن واحد تجمعي را تهديد مي‌كنند.

ج) تاريخي بودن: اغلب مسائل اجتماعي در يك فرايند تاريخي مشخص پديد مي‌آيند. بنابراين ابتدا به ساكن نيستند.

د) واقعي بودن: مسائل اجتماعي پديده هايي واقعي و قابل تجربه به معناي عام كلمه هستند. اصطلاح مسئله‌يابي هم مبتني بر پيش‌فرض واقعي بودن مسائل اجتماعي است. در مسئله يابي محقق، مسائل اجتماعي موجود را در مي‌يابد ولي در مسئله آفريني چيزي كه مسئله نيست تبديل به مسئله مي‌شود. حكايت آن كسي است كه مي‌گفت براي رفع خستگي مي‌خواهد به فلان شهر سفر كند. وقتي كه از وي سوال شد شما كه خسته نيستي، در پاسخ گفت وقتي به آن جا برسم خسته خواهم شد.

و: متغير و نسبي بودن: مسائل اجتماعي بر حسب زمان و مكان تغيير مي‌يابند. مسائل امروزي جامعه ما با مسائل گذشته و آينده متفاوت‌اند. معمولا‌ً هر چه از واحدهاي اجتماعي بزرگ‌تر به طرف واحدهاي اجتماعي كوچك‌تر حركت كنيم. از مسائل عام به مسائل خاص هر واحد اجتماعي يا مسائل خرده نظام‌ها و خرده فرهنگ‌هاي درون آن واحد اجتماعي مي‌رسيم كه خاص‌تر و نسبي‌تراند.

ه) تنوع و تكثير مسائل اجتماعي: مسائل اجتماعي هم در درون هر جامعه و هم در بين جوامع، بسيار متنوع و متكثراند. مثلاً‌ در جامعه ايران امروزي با مسائل فرهنگي و اجتماعي، سياسي، اقتصادي و زيست‌ محيطي متعدد و متنوعي رو به رو هستيم كه هر دسته از آنها را مي‌توان به دسته‌هاي كوچك‌تري تقسيم كرد. مثلاً‌ مسائل فرهنگي به مسائل ديني، هنري و علمي قابل تقسيم است.

گام سوم: علل بروز و ظهور فساد اجتماعي:

عوامل ايجادكننده و توسعه دهنده مفاسد اجتماعي را به دو بخش درون مرزي و برون مزري تقسيم كرده‌اند.

1- علل برون مرزي:

1-1: سفارتخانه‌هاي دول خارجي: سفارتخانه‌هاي كشورهاي بيگانه بويژه كشورهاي استعماري از ديرباز يكي از روزنه هاي نفوذ فرهنگ ضد ديني و گسترش مفاسد اجتماعي بوده‌اند. تا قبل از پيروزي انقلاب سفرا، ديپلماتها و مستشاران به انحاء مختلف به اشاعه فساد و بي‌بندوباري مي‌پرداختند. اگر چه بعد از پيروزي انقلاب از اقدامات علني آنان تا حد زيادي جلوگيري به عمل آمد. ليكن بطور پنهان و حساب شده از طريق برگزاري مجالس مختلط و مفسده انگيز دعوت از خوانندگان هنرپيشه‌ها و زنان و مردان بوالهوس تهيه و تكثير و توزيع فيلم‌ها و عكس‌ها، مجلات مبتذل به اشاعه فساد و فحشا و بي‌بندوباري پرداخته‌اند.

2-1: رسانه‌هاي جمعي بيگانه: در اثبات انحصار تبليغي و فرهنگي جهان (در دست چند خبرگزاري و بنگاه تبليغاتي) همين بس كه حدود 80 درصد از فيلم‌ها، برنامه‌ها و گزارشهاي رسانه‌اي گروهي جهان سوم از فيلترهاي تبليغاتي غرب عبور مي‌كند لذا بخش مهمي از شيوه‌هاي رفتار اجتماعي ملل جهان سوم تحت تاثير پيامدهاي صادر شده از سوي غرب قرار مي‌گيرد.

وسايل ارتباطي جمعي بيگانه (خصوصاً امريكا و انگليس) پس از پيروزي انقلاب اسلامي، بطور چشمگيري بر حجم بودجه و امكانات تبليغاتي خود (عليه اسلام و انقلاب) افزوده و به طرق مختلف ( از پخش شايعه، تحريف واقعيات و ترور شخصيت‌ها گرفته با پخش فليم‌ها و برنامه‌هاي به اصطلاح تفريحي و… ) سعي در تضعيف اعتقادات و انگيزه‌هاي ملي و مذهبي (بطور مثال، آمريكا و راديو بي بي سي) بعد از سقوط رژيم شاهنشاهي برنامه‌هاي زبان فارسي خود را تا 3 برابر افزايش دادند).

3-1: توريسم: اغلب توريستها به دليل اختلافات وحتي تضادهاي فرهنگي با كشورهاي ميزبان بويژه كشورهاي اسلامي، همواره مشكلات و معضلات فراواني را براي اين كشورها به ارمغان مي‌آورند. پوشش، آرايش، آداب معاشرت و طرز رفتار و حركات آنها مورد تقليد و پيروزي برخي افراد و طبقات ناآگاه و ضعيف‌النفس قرار گرفته و موجبات گسترش و توسعه مفاسد اجتماعي و ابتذال فرهنگي را در كشورهاي ميزبان (از جمله كشور ما) فراهم مي آورند.
دسته بندی: علوم انسانی » علوم اجتماعی

تعداد مشاهده: 1358 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 25

حجم فایل:22 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: